عاشقی.دوری.خیانت.دورویی.

نمیدانم دردم از چیست؟از تنهاییست یا از وجود کسی که دوستش دارم و نیست

برای خیانت هزار راه است اما هیچ کدام به اندازه تظاهر به دوست داشتن کثیف نیست.

نوشته شده در جمعه 18 مرداد 1398برچسب:,ساعت 17:23 توسط مجتبی صالحی| |

برای خیانت هزار راه است اما هیچ کدام به اندازه تظاهر به دوست داشتن کثیف نیست.

نوشته شده در جمعه 18 مرداد 1398برچسب:,ساعت 17:23 توسط مجتبی صالحی| |

شکلک های محدثه

نوشته شده در سه شنبه 8 مرداد 1398برچسب:,ساعت 13:54 توسط مجتبی صالحی| |

دوستان  نظر یادتون نره تا بتونیم چیزهای مورد نظرتان را در سایت بگذاریم  با تشکر مدیر سایت   مجتبی

نوشته شده در دو شنبه 7 مرداد 1398برچسب:,ساعت 11:40 توسط مجتبی صالحی| |

 اس ام اس های مذهبی و عرفانی با موضوع خدا بهمن ماه 91

وقتی سکوت خدا را در برابر عبادتت دیدی،

نگو خدا با من قهر است.

او به تمام کائنات فرمان سکوت داده،

تا حرف دل تو را بشنود.

پس حرف دلت را بگو....

نوشته شده در شنبه 19 مرداد 1392برچسب:,ساعت 1:32 توسط مجتبی صالحی| |

دلتنگی

رودی نیست که به دریابریزد!

دلتنگی ماهی کوچکی است که

برکه اش راازچهارطرف

سنگچین کرده باشند...

نوشته شده در شنبه 19 مرداد 1392برچسب:,ساعت 1:30 توسط مجتبی صالحی| |

 

 مــا عــادت کـــردیم وقــتی فــیلم بــه تـــیتراژ رســـید:

 

اگــه تــوی خــونه بــاشیم دســتگاه رو خــاموش کــــنیم،

 

اگــه تــوی ســینما بــاشیم ســالن رو تـــــرک کــنیم!

 

مــا تــوی زنــدگیمـــون هــیچ وقـــت کـــسانی کــه

 

زحـــمت هــای اصــلی رو بــرای مــا مــی کـشند نـــمیبینیم،

 

مــا فــقط دوســت داریــم کــسانی رو بــبینیم کــه بــرامــون نــقش بــازی مـی کنند

نوشته شده در شنبه 19 مرداد 1392برچسب:,ساعت 1:27 توسط مجتبی صالحی| |

یادمان باشد شاید

شبی آنچنان آرام گرفتیم که دیدار صبح فردا ممکن نشود

پس به امید فردا ها


محبت هایمان را ذخیره نکنیم

نوشته شده در شنبه 19 مرداد 1392برچسب:,ساعت 1:22 توسط مجتبی صالحی| |

خــدایـــــا  

بُـت بود، بـُـت شکـن فــرستادی !!!


مــن پر از بغــضم ،


بغـض شکـن هــم داری؟؟؟

نوشته شده در شنبه 19 مرداد 1392برچسب:,ساعت 1:20 توسط مجتبی صالحی| |

نگاره: دلـم نـگـرفــته از اينــكه رفــته اي …
دلگيرم از همه دوست داشتنهايي كه گفتي ، ولي نداشتي … !!‏

هــر آدمـی کــه مـــیـرود

یــک روز .. یــک جـایـی ..

بــه یـک هــوایــی  بـــرمیـــگـردد !

همــیشه یـک چـــیـزی ، بـــرای ِ جــامــانــدن هــست !

حتّــی ؛

یــک خـــاطـــره !!!

نوشته شده در شنبه 19 مرداد 1392برچسب:,ساعت 1:10 توسط مجتبی صالحی| |

دیگر نه "شلوار پاره" نشانه ی "فقر" است ....

نه "سکــوت" علامت "رضــایت"....


دنــیـــــــــــــــای غـــریـبـیــست

ارزشـــــــــــها "عـــــــــــــــــــوض" شـده اند

و "عـــــوضــــــــــی هــا"، بــا ارزش....

نوشته شده در شنبه 19 مرداد 1392برچسب:,ساعت 1:8 توسط مجتبی صالحی| |

fvwep3qrbxma1fgslju.jpg

سهراب گفتی: چشمهارابایدشست.....شستم ولی!!!!!!!!!!

گفتی:جوردیگربایددید.....دیدم ولی!!!!!!!!!

گفتی:زیرباران بایدرفت.....رفتم ولی!!!!!!!!

اونه چشمان خیس وشسته ام.......

نه جوردیگردیدنم....

هیچ کدام راندید............

تنهاباطعنه ای خندیدوگفت دیوانه ی باران ندیده!!!!!!!!!

نوشته شده در شنبه 19 مرداد 1392برچسب:,ساعت 1:7 توسط مجتبی صالحی| |

زیبا ترین جملات, جملات عاشقانه زیبا, مطالب خواندنی جالب

روی زمینی زندگی میکنیم که خودش رو

« جو » گرفته

دیگه تکلیف آدماش معلومه !

نوشته شده در شنبه 19 مرداد 1392برچسب:,ساعت 1:4 توسط مجتبی صالحی| |

از حساب و کتاب بازار عشق هیچگاه سر در نیاوردم

و هنوز نمی دانم چگونه می شود هربار که تو بی دلیل ترکم می کنی

من بدهکارت می شوم . . ..

همیشه سکوتم به معنای پیروزی نیست ، گاهی سکوت میکنم تا بفهمی چه بی صدا باختی . . ..

مشکل از تو نبود

از من بود

با کسی حرف میزدم

که سمعک هایش را

پیش دیگری جا گذاشته بود . . ..

دست از سرم بردار برو / ندارم حوصله ی این حرفارو

همه یادگاریات بخوره تو سرت / نه خودتو میخوام نه دردسرت !.

من از عشق گفتم

تو مدل ماشینم را پرسیدی

من از محبت گفتم

تو محل زندگیم را پرسیدی

من از دوست داشتن گفتم

تو وضعیت حسابِ بانکیم را جویا شدی

من از ارزش ها گفتم،ارزش هایی که قیمت ندارند،امّا تو

تو قیمت ارزش ها را با اهن و کاغذ برابر کردی . . ..

محبت به نامرد ، کردم بسی / محبت نشاید به هر نا کسی

تهی دستی و بی کسی درد نیست / که دردی چو دیدار نامرد نیست.

این که هر بار سرت با یکی گرم باشد دلیل بر ارزش ات نیست

آنقدر بی‌ ارزشی که خیلی‌ها اندازه تو هستند . . ..

چه داروی تلخی است ، وفاداری به خائن

صداقت با دروغگو  و مهربانی با سنگدل . . ..

یکی را آرزو کردی و رفتی / برایش پرس و جو کردی و رفتی

تو هم تا آبرو از من گرفتی / مرا بی آبرو کردی و رفتی . . ..

نوشته شده در جمعه 18 مرداد 1392برچسب:,ساعت 18:12 توسط مجتبی صالحی| |

تو این دو روز زندگی ، شبیه من فراوونه
یه لحظه چشماتو ببند ، گذشتن از من آسونه.

این تو نیستی که مرا از یاد برده ای
این منم که به یادم اجازه نمیدهم حتی از نزدیکی ذهن تو عبور کند
صحبت از فراموشی نیست ، صحبت از لیاقت است !!!.

همیشه درد از دیگران است
گاهی از نبودنشان
گاه از بودنشان.

در خیالم پشت سرت آب ریختم نه برای اینکه برگردی ، تا پاک شود هرچه رد پای توست از زندگی.

جالب است که انسانها دو چشم دارند ولی با یک چشم به دیگران می نگرند
و جالب تر اینکه انسانها یک چهره دارند اما دورویی می کنند

نوشته شده در جمعه 18 مرداد 1392برچسب:,ساعت 18:9 توسط مجتبی صالحی| |

زندگی شاید همین باشد ، یک فریب ساده و کوچک ، آن هم از دست کسی که تو دنیا را جز با او و جز برای او نمی خواهی !!!
.
.
نمیدانم بگویم بمان یا برو ؟؟؟ چرا که باور کرده ام به هیچ فعلی پایبند نیستی !!!
.
.
چه فرقی میکنه که من عاشق تو باشم یا عاشق رنگین کمان ، وقتی هردو هفت خطید !!!
.
.
دست از سرم بردار برو / ندارم حوصله ی این حرفارو !
همه یادگاریات بخوره تو سرت / نه خودتو میخوام نه دردسرت !
.
.
چه داروی تلخی است :
وفاداری به خائن ، صداقت با دروغگو و مهربانی با سنگدل

نوشته شده در جمعه 18 مرداد 1392برچسب:,ساعت 18:2 توسط مجتبی صالحی| |

http://s2.picofile.com/file/7161161284/namardi.jpg

ای نا رفیق.. به کدامین گناه ناکرده.. تازیانه می زنی بر اعتمادم
زیر پایم را زود خالی کردی . سلام پر مهرت را باور کنم.یا پاشیدن زهر نا مردیت را

.

.

.

خنجری از پشت در قلبم فرو رفت پشت سرم را نگاه کردم .. کسی جز تو نبود

.

.

.

محبت به نامرد ، کردم بسی
محبت نشاید به هر نا کسی
تهی دستی و بی کسی درد نیست
که دردی چو دیدار نامرد نیست

.

.

.

مرا هرگز نباشد بیمی از مشت

برادر جان مرا نامردمی کشت

فتوت پیشه خندد روی در روی

زند نامرد ناکـــس خنجر از پشت

.

.

.


به نامردی نامردان قسم جانا که نامردی

که نامردان خجل گشتند از بس که تو نامردی

نوشته شده در جمعه 18 مرداد 1392برچسب:,ساعت 18:1 توسط مجتبی صالحی| |

http://s3.picofile.com/file/7364093545/khianat91.jpg

خیانت واژه ی تلخی ست ، حقیقتی زهرآگین…
فرود دشنه، پی در پی ، بر پیکره ی دوستت دارمها…
هرگز تبرئه ای نیست…
آنکه را که چنین به کشتن قلب آهنگین عشق برخاست و دلی را که پژمرد …
.
.
.
برای خیانت ، هزار راه هست
اما هیچ کدام به اندازه تظاهر به دوست داشتن کثیف نیست !
.
.
.
ترکت میکنم ، تا هر سه راحت شویم …
من ، تو و رقیبم
من از قید تو ، او از قید من و تو از قید خیانت …
.
.
.
بی وفایی کن وفایت می کنند
با وفا باشی خیانت می کنند
مهربانی گرچه آیینه ی خوشیست
مهربان باشی رهایت می کنند
.
.
.
ای نارفیق.. به کدامین گناه ناکرده.. تازیانه می زنی بر اعتمادم ؟
زیر پایم را زود خالی کردی…
سلام پر مهرت را باور کنم ، یا پاشیدن زهر خیانتت را ؟

نوشته شده در جمعه 18 مرداد 1392برچسب:,ساعت 18:0 توسط مجتبی صالحی| |

ترســو بودی ،
جاده خیانت را برایت تنگ و تاریک و ترسناک کرده ام
امـــا . . .
چه شجـــاع شده ای . . .
.
.
.
۲۰ میدهم ، شاید هم ۲۱ . . !
خیانت را در لباس عشق بازی کردن هنر میخواهد  ،
که تو باهنری . . !
.
.
.
هى لعنتى!
بیا باهم بازى کنیم:
تو پاکت های خالی سیگارم را بشمار،
من هم،
“شماره غریبه هاى توى گوشى أت را”
.
.
.
کاش ماه ،
همیشه پشت ابر بماند
نمی خواهم بدانم ،
شب مهتاب ،
بی من چه می کنی . . .
.
.
.
دنیا رو می بینی ؟
حرف حرف میاره ، پول پول میاره ، خواب خواب میاره
ولی محبت خیانت میاره !

نوشته شده در جمعه 18 مرداد 1392برچسب:,ساعت 17:59 توسط مجتبی صالحی| |

نوشته شده در جمعه 18 مرداد 1392برچسب:,ساعت 17:54 توسط مجتبی صالحی| |

نوشته شده در جمعه 18 مرداد 1392برچسب:,ساعت 17:45 توسط مجتبی صالحی| |

نوشته شده در جمعه 18 مرداد 1392برچسب:,ساعت 17:44 توسط مجتبی صالحی| |

نفرين به تو که با زیباترین نقاب به چهره دوست درامدی. نفرین بر آن مرامی که اینگونه به اعتمادم خیانت کرد
نميبخشمت

نوشته شده در جمعه 18 مرداد 1392برچسب:,ساعت 17:41 توسط مجتبی صالحی| |

نوشته شده در جمعه 18 مرداد 1392برچسب:,ساعت 17:39 توسط مجتبی صالحی| |

کاش هرگز در محبت شک نبود ، تک سوار مهربانی تک نبود ، کاش بر لوحی که بر جان دل است ، واژه تلخ خیانت حک نبود .

نوشته شده در جمعه 18 مرداد 1392برچسب:,ساعت 17:37 توسط مجتبی صالحی| |

نوشته شده در جمعه 18 مرداد 1392برچسب:,ساعت 17:35 توسط مجتبی صالحی| |

نوشته شده در جمعه 18 مرداد 1392برچسب:,ساعت 17:34 توسط مجتبی صالحی| |

نوشته شده در جمعه 18 مرداد 1392برچسب:,ساعت 17:30 توسط مجتبی صالحی| |

نوشته شده در جمعه 18 مرداد 1392برچسب:,ساعت 17:26 توسط مجتبی صالحی| |

   من ماندم و حلقه طنابی در مشت
    با رفتن تو به زندگی کردم پشت
    بگذار فردا برسد می شنوی
    دیروز غروب ، عاشقی خود را کشت

نوشته شده در جمعه 11 مرداد 1392برچسب:,ساعت 19:56 توسط مجتبی صالحی| |


Power By: LoxBlog.Com

BEGIN Mypopup POPUP ADVERTISEMENT SYSTEM -->