روی زمینی زندگی میکنیم که خودش رو
« جو » گرفته
دیگه تکلیف آدماش معلومه !
نمیدانم دردم از چیست؟از تنهاییست یا از وجود کسی که دوستش دارم و نیست
وقتی سکوت خدا را در برابر عبادتت دیدی،
دلتنگی رودی نیست که به دریابریزد! دلتنگی ماهی کوچکی است که برکه اش راازچهارطرف سنگچین کرده باشند...
مــا عــادت کـــردیم وقــتی فــیلم بــه تـــیتراژ رســـید: اگــه تــوی خــونه بــاشیم دســتگاه رو خــاموش کــــنیم، اگــه تــوی ســینما بــاشیم ســالن رو تـــــرک کــنیم! مــا تــوی زنــدگیمـــون هــیچ وقـــت کـــسانی کــه زحـــمت هــای اصــلی رو بــرای مــا مــی کـشند نـــمیبینیم، مــا فــقط دوســت داریــم کــسانی رو بــبینیم کــه بــرامــون نــقش بــازی مـی کنند
یادمان باشد شاید شبی آنچنان آرام گرفتیم که دیدار صبح فردا ممکن نشود پس به امید فردا ها
خــدایـــــا بُـت بود، بـُـت شکـن فــرستادی !!! مــن پر از بغــضم ، بغـض شکـن هــم داری؟؟؟
هــر آدمـی کــه مـــیـرود
دیگر نه "شلوار پاره" نشانه ی "فقر" است ....
سهراب گفتی: چشمهارابایدشست.....شستم ولی!!!!!!!!!! گفتی:جوردیگربایددید.....دیدم ولی!!!!!!!!! گفتی:زیرباران بایدرفت.....رفتم ولی!!!!!!!! اونه چشمان خیس وشسته ام....... نه جوردیگردیدنم.... هیچ کدام راندید............ تنهاباطعنه ای خندیدوگفت دیوانه ی باران ندیده!!!!!!!!!
روی زمینی زندگی میکنیم که خودش رو « جو » گرفته دیگه تکلیف آدماش معلومه ! از حساب و کتاب بازار عشق هیچگاه سر در نیاوردم و هنوز نمی دانم چگونه می شود هربار که تو بی دلیل ترکم می کنی من بدهکارت می شوم . . .. همیشه سکوتم به معنای پیروزی نیست ، گاهی سکوت میکنم تا بفهمی چه بی صدا باختی . . .. مشکل از تو نبود از من بود با کسی حرف میزدم که سمعک هایش را پیش دیگری جا گذاشته بود . . .. دست از سرم بردار برو / ندارم حوصله ی این حرفارو همه یادگاریات بخوره تو سرت / نه خودتو میخوام نه دردسرت !. من از عشق گفتم تو مدل ماشینم را پرسیدی من از محبت گفتم تو محل زندگیم را پرسیدی من از دوست داشتن گفتم تو وضعیت حسابِ بانکیم را جویا شدی من از ارزش ها گفتم،ارزش هایی که قیمت ندارند،امّا تو تو قیمت ارزش ها را با اهن و کاغذ برابر کردی . . .. محبت به نامرد ، کردم بسی / محبت نشاید به هر نا کسی تهی دستی و بی کسی درد نیست / که دردی چو دیدار نامرد نیست. این که هر بار سرت با یکی گرم باشد دلیل بر ارزش ات نیست آنقدر بی ارزشی که خیلیها اندازه تو هستند . . .. چه داروی تلخی است ، وفاداری به خائن صداقت با دروغگو و مهربانی با سنگدل . . .. یکی را آرزو کردی و رفتی / برایش پرس و جو کردی و رفتی تو هم تا آبرو از من گرفتی / مرا بی آبرو کردی و رفتی . . .. تو این دو روز زندگی ، شبیه من فراوونه این تو نیستی که مرا از یاد برده ای همیشه درد از دیگران است در خیالم پشت سرت آب ریختم نه برای اینکه برگردی ، تا پاک شود هرچه رد پای توست از زندگی. جالب است که انسانها دو چشم دارند ولی با یک چشم به دیگران می نگرند زندگی شاید همین باشد ، یک فریب ساده و کوچک ، آن هم از دست کسی که تو دنیا را جز با او و جز برای او نمی خواهی !!! ای نا رفیق.. به کدامین گناه ناکرده.. تازیانه می زنی بر اعتمادم . . . خنجری از پشت در قلبم فرو رفت پشت سرم را نگاه کردم .. کسی جز تو نبود . . . محبت به نامرد ، کردم بسی . . . مرا هرگز نباشد بیمی از مشت برادر جان مرا نامردمی کشت فتوت پیشه خندد روی در روی زند نامرد ناکـــس خنجر از پشت . . . به نامردی نامردان قسم جانا که نامردی که نامردان خجل گشتند از بس که تو نامردی خیانت واژه ی تلخی ست ، حقیقتی زهرآگین… ترســو بودی ، لعنت بر عشق یک طرفه
نگو خدا با من قهر است.
او به تمام کائنات فرمان سکوت داده،
تا حرف دل تو را بشنود.
پس حرف دلت را بگو....
محبت هایمان را ذخیره نکنیم
یــک روز .. یــک جـایـی ..
بــه یـک هــوایــی بـــرمیـــگـردد !
همــیشه یـک چـــیـزی ، بـــرای ِ جــامــانــدن هــست !
حتّــی ؛
یــک خـــاطـــره !!!
نه "سکــوت" علامت "رضــایت"....
دنــیـــــــــــــــای غـــریـبـیــست
ارزشـــــــــــها "عـــــــــــــــــــوض" شـده اند
و "عـــــوضــــــــــی هــا"، بــا ارزش....
یه لحظه چشماتو ببند ، گذشتن از من آسونه.
این منم که به یادم اجازه نمیدهم حتی از نزدیکی ذهن تو عبور کند
صحبت از فراموشی نیست ، صحبت از لیاقت است !!!.
گاهی از نبودنشان
گاه از بودنشان.
و جالب تر اینکه انسانها یک چهره دارند اما دورویی می کنند
.
.
نمیدانم بگویم بمان یا برو ؟؟؟ چرا که باور کرده ام به هیچ فعلی پایبند نیستی !!!
.
.
چه فرقی میکنه که من عاشق تو باشم یا عاشق رنگین کمان ، وقتی هردو هفت خطید !!!
.
.
دست از سرم بردار برو / ندارم حوصله ی این حرفارو !
همه یادگاریات بخوره تو سرت / نه خودتو میخوام نه دردسرت !
.
.
چه داروی تلخی است :
وفاداری به خائن ، صداقت با دروغگو و مهربانی با سنگدل
زیر پایم را زود خالی کردی . سلام پر مهرت را باور کنم.یا پاشیدن زهر نا مردیت را
محبت نشاید به هر نا کسی
تهی دستی و بی کسی درد نیست
که دردی چو دیدار نامرد نیست
فرود دشنه، پی در پی ، بر پیکره ی دوستت دارمها…
هرگز تبرئه ای نیست…
آنکه را که چنین به کشتن قلب آهنگین عشق برخاست و دلی را که پژمرد …
.
.
.
برای خیانت ، هزار راه هست
اما هیچ کدام به اندازه تظاهر به دوست داشتن کثیف نیست !
.
.
.
ترکت میکنم ، تا هر سه راحت شویم …
من ، تو و رقیبم
من از قید تو ، او از قید من و تو از قید خیانت …
.
.
.
بی وفایی کن وفایت می کنند
با وفا باشی خیانت می کنند
مهربانی گرچه آیینه ی خوشیست
مهربان باشی رهایت می کنند
.
.
.
ای نارفیق.. به کدامین گناه ناکرده.. تازیانه می زنی بر اعتمادم ؟
زیر پایم را زود خالی کردی…
سلام پر مهرت را باور کنم ، یا پاشیدن زهر خیانتت را ؟
جاده خیانت را برایت تنگ و تاریک و ترسناک کرده ام
امـــا . . .
چه شجـــاع شده ای . . .
.
.
.
۲۰ میدهم ، شاید هم ۲۱ . . !
خیانت را در لباس عشق بازی کردن هنر میخواهد ،
که تو باهنری . . !
.
.
.
هى لعنتى!
بیا باهم بازى کنیم:
تو پاکت های خالی سیگارم را بشمار،
من هم،
“شماره غریبه هاى توى گوشى أت را”
.
.
.
کاش ماه ،
همیشه پشت ابر بماند
نمی خواهم بدانم ،
شب مهتاب ،
بی من چه می کنی . . .
.
.
.
دنیا رو می بینی ؟
حرف حرف میاره ، پول پول میاره ، خواب خواب میاره
ولی محبت خیانت میاره !
من ماندم و حلقه طنابی در مشت
با رفتن تو به زندگی کردم پشت
بگذار فردا برسد می شنوی
دیروز غروب ، عاشقی خود را کشت
به سادگی رفـت ؛ نــه اینکه دوستم نداشت !
نـــــــــه ، فهمید خیییییییلی دوستش دارم
چند تکه از تو
پریشان افتاد
ته فنجانی که فالم را می گرفت…
می گفت آرام نیستی
و فردا هیچ نامه ای نخواهد آمد…
آنکه می رود فقط می رود ولی آنکه می ماند درد می کشد ، غصه می خورد ، بغض می کند ، اشک می ریزد و تمام اینها روحش را به آتش می کشد و در انتظار بازگشت کسی که هرگز باز نخواهد گشت آرام آرام خاکستر می شود …
آری ، این است خاصیت عشق یک طرفه …
Power By:
LoxBlog.Com |